جان من در پی سودای تو شد رفت و رفت و رفت و رسوای تو شد
در پی ات ظلمت شب طی کردم بنده ات بی سرو بی پای تو شد
گم شدم در کم و بیش دور از تو روشنی باز به آوای تو شد
غرق در کفر و سیاهی بودم همه ایمان که به ایمای تو شد
آه خورشید حقیقت بازم دل من مست تولای تو شد
تا که بر من تو اشارت کردی سجده گاهم همه در پای تو شد
از ازل خود تو نشانم کردی تا ابد دل همه شیدای تو شد
سفر عشق ز مه تا خورشید رحمتت شامل بیتای تو شد.
سراینده: مسافر بیتا (نمایندگی یاس اصفهان)
تایپ:مسافر زهرا،از لژیون هشتم
جلسه هماهنگی کمک راهنمایان و خدمتگزاران نمایندگی خانم های مسافر
تو ,تو , ,یاس ,نمایندگی ,پای ,تو شد ,تو شد ,رفت و ,یاس اصفهان ,و رفت
درباره این سایت